مسعودنامه
وفاق ملی و یوسف پسر مسعود
در نخستین برگ از این سلسله نوشتار که مسعودنامه نام گرفت، سخن از لزوم حفظ صلابت و اقتدار رئیس دولت رفت؛ با وامگیری از حکمتِ گرانسنگِ قابوسنامه. اکنون، اما، دغدغهای دیگر رخ مینماید که بیارتباط با جایگاه ریاست جمهوری و تصویر آن در نگاه ملت نیست؛ دغدغهای برآمده از پژواک سخنِ نزدیکان، که میتواند چون آیینه، بازتابی بر سیمای دولت بیفکند.
این بار، راهنمای سخن، وزیر کاردان و اندیشمند تاریخ ایران، خواجه نظامالملک طوسی و اثر ارزشمند او، سیاستنامه است. خواجه در باب هفدهم، نکتهای ظریف و حیاتی را در احوال ندیمان و نزدیکان پادشاه گوشزد میکند که گویی برای امروزِ ما نگاشته شده است:
«چون مردمان خواهند که از خوی و عادت پادشاه بدانند، از ندیمانش قیاس کنند: اگر ندیمانش خوشخوی و گشادهطبع و بردبار و جوانمرد و ظریف باشند، بدانند که پادشاه خوشخوی و خوشطبع و نیکوسیرت و پسندیدهعادت است؛ و اگر ندیمانش ترشروی و خویشتنساخته و مستخفّ (سبکشمارنده) و متکبّر و بخیل و مُحالطلب (دنبال کارهای بیهوده و ناشدنی) و رعنا (خودپسند) باشند، بدانند که پادشاه ناخوشطبع و بدخوی و بدساز و بدسیرت است و کفبسته (بخیل) و متهوّر (بیپروا). و دیگر، هر یکی را از ندیمان مرتبتی و منزلتی باشد: بعضی را محلّ نشستن باشد و بعضی را محلّ ایستادن...و ایشان باید که خویشتندار و مهذّب باشند و پادشاهدوست.»
خواجه نظامالملک به درستی دریافته بود که اطرافیان و حلقه نزدیکان حاکم، آینهای از شخصیت، منش و حتی سیاستهای او به شمار میروند. مردم، بهحق یا ناحق، کردار و گفتار این ندیمان را به پای حاکم مینویسند و از آن، تصویری کلی از رأس هرم قدرت میسازند. در روزگار ما، شاید نتوان مصداق دقیق ندیم به معنای درباری آن را یافت، اما بیشک، اعضای خانواده و نزدیکترین افراد به شخص اول اجرایی کشور، به ویژه آنان که در فضای عمومی فعال هستند، نقشی مشابه ایفا میکنند. سخنان و مواضع ایشان، به سرعت در افکار عمومی تکثیر شده و به نام و اعتبار رئیسجمهور سنجاق میشود.
اخیراً اظهارنظر یوسف پزشکیان، پسر رئیسجمهور، در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق)، موجی از واکنشهای انتقادی و حتی خشمگینانه را میان بخشی از جامعه برانگیخت. او در واکنش به شعارهای تفرقهافکنانه و سوالبرانگیزِ برخی تماشاگران فوتبال که حامل نمادها و پیامهایی مغایر با وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران بود، آن را به هیجان و تخلیه انرژی فروکاستند و نسبت به برچسبزنی هشدار دادند. فارغ از نیت گوینده، این نوع نگاه تقلیلگرایانه به مسائلی چنین حساس که با هویت ملی و یکپارچگی کشور گره خورده است، آن هم از سوی کسی که به واسطه نسبت خانوادگی، صدایش بلندتر شنیده میشود، نه تنها کمکی به آرام کردن فضا نکرد، بلکه نمکی شد بر زخمی که پیش از این نیز از سوی جریانات واگرا بر پیکر ایران عزیز نشسته بود. پاسخهای تند و صریح کاربران در همان فضا، گواه روشنی بر این آزردگی و عدم پذیرش چنین توجیهی بود؛ مردمی که به درستی فریاد میزدند حمل پرچم بیگانه و سر دادن شعارهایی با مضامین تجزیهطلبانه، فراتر از یک تخلیه هیجان ساده است.
آقای رئیسجمهور، شما با شعار وفاق ملی پا به عرصه نهادید و نیک میدانید که تحقق این شعار، بیش از هر چیز نیازمند همدلی، احترام به اشتراکات ملی و پرهیز از هر سخن و عملی است که بوی تفرقه دهد. سخنان نسنجیده نزدیکان شما، حتی اگر از سر دلسوزی یا تحلیل شخصی باشد، میتواند به راحتی این رشتههای همدلی را پنبه کند و تلاشهای دولت برای ایجاد آرامش و وحدت را خدشهدار سازد. اینگونه اظهارنظرها، میتواند این شائبه را در ذهن جامعه ایجاد کند که در نگاه نزدیکان به قدرت، خطوط قرمز ملی کمرنگ شده و یا درک درستی از حساسیتهای عمومی وجود ندارد؛ و این، همانگونه که خواجه نظامالملک هشدار میدهد، بهسرعت به خوی و عادت شخصِ رئیسجمهور تعمیم داده میشود.
حکمرانی در ایران، با تمام پیچیدگیهایش، نیازمند دقتی مضاعف در گفتار و کردار است، نه فقط از سوی شخص اول، که از سوی تمام کسانی که در سایهی او قرار دارند. مردم انتظار دارند که حلقه نزدیکان رئیسجمهور، بیش از دیگران، حافظ منافع ملی، وحدت سرزمینی و آرامش روانی جامعه باشند و با خویشتنداری و مهذّب بودن، به تحکیم جایگاه ریاست جمهوری یاری رسانند، نه آنکه با سخنان شتابزده و دفاعیات نابجا، هیزم در آتش اختلافات بیفکنند و اسباب بدگمانی و دلچرکینی ملت را فراهم آورند.
امید است که این تذکر مشفقانه، که برگرفته از حکمت نیاکان و دغدغه امروزِ ایران است، مورد توجه قرار گیرد و شاهد دقت و حساسیت بیشتری در این عرصه خطیر باشیم. چرا که طنین سخن ندیمان و نزدیکان پاستور، خواهناخواه، بر کارنامه و اعتبار دولت شما ثبت خواهد شد.